۱۳۸۷ تیر ۳۰, یکشنبه

دی 1384، 27


گاهی با بعضی آدما آبم تو یه جوب نمی ره، حتی به قیافه شون حساسیت پیدا می کنم
البته حتماً برخورد بدی پیش اومده و خاطرات بدی از اونا دارم، ولی گاهی برخورد بدی
پیش می یاد و دوطرف دوستی و روابطشون رو ادامه می دن و حتی صمیمی تر می شن،
نمونه این یکی رو زیاد داشتم، اما توی این حدود 28 سال عمرم سه چهار نفر رو از نوع
وخیم داشته ام که متاسفانه به دلیل روابط کاری یا خانوادگی، تا مدتی مجبور بودم
هرکدومشون رو تحمل کنم. کاشکی آدم مجبور نبود!
گاهی فکر می کنم چرا اینجوری میشه؟ آیا هاله های نامرئی انرژی و دافعه ارواح نسبت به هم
چنین حالتی رو به وجود می یاره، یا یک حماقت دوطرفه و کمی مساعدت محیط

هیچ نظری موجود نیست: