۱۳۸۷ دی ۶, جمعه


From ToChristmas
(عکس: پنجره اتاق من، ساعت 9 صبح)

امروز 26 دسامبر وقتی از پنجره بیرون رو نگاه کردم هیچ چراغ یا شمعی پشت پنجره همسایه ها نبود.
حتی لامپ های رشته ای که به خاطر کریسمس توی باغچه ها گذاشته بودن رو برداشته بودن!
کریسمس تموم شده و اغلب مردم دارن از تعطیلات لذت می برن. خیلی ها به سفر رفتن.
سه روز پیش که دانشگاه رفتم شهر حسابی خلوت بود، من تنها مسافر اتوبوس بودم.
دو روز اخیر با وجود اینکه از خونه بیرون نرفتم احساس می کنم توی یه شهر متروکه دارم زندگی می کنم.
وقتی خبر آلودگی وحشتناک هوا و پدیده وارونگی رو در تهران شنیدم ترجیج دادم که تو یه شهر متروکه باشم.
:)
من هم با دوستام دارم برنامه سفر رو می ریزم، پیش به سوی پاریس!

--------
پی نوشت:
یکی از دوستان گفت که امروز توی مرکز خرید بوده وهمه جا شلوغ و پر جنب و جوش بوده. نمی دونم چرا من احساس کردم که باد همه آدم ها را برده! شاید چون هم خونه ای هام رفتن سفر. شاید چون پیرزنی که توی خونه روبه رو زندگی می کنه چراغ ها و شمع هاش خاموشه و سفر رفته! شاید ...

هیچ نظری موجود نیست: