۱۳۸۷ آذر ۱۶, شنبه


شیلا دختر خیلی خوبیه که چند روز پیش توی اتوبوس باهاش آشنا شدم، ردیف آخر تنهایی روی یه صندلی در گوشه نشسته بودم
متاسفانه وقتی که سوار شد و پیش من اومد اونقدر غرق موسیقی گوش دادن بودم که یهو جا خوردم و نیم متر از جام پریدم
و اون که از حرکت من ناراحت شد رفت و در انتهای دیگه اتوبوس دور از من نشست
احساس بدی کردم و از دست خودم ناراحت شدم، من هم بلند شدم و رفتم چند تا صندلی اونورتر پیش اون دختر موبور نشستم و ازش پرسیدم:
[من]- می شه سگتو نوازش کنم
[دختربا روی خوش]- اوه بله، البته که می شه
[من]- وای موهاش مرطوبه
[دختربا صدای آروم و مهربون]- بله بارون میومد و خیس شده
[من در حال نوازش شیلا]- چه قیافه مهربونی داره، اسمش چیه
[دختر]- اسمش شیلا ست
[من در حال نوازش شیلا]- جه اسم قشنگی، چه با علاقه به شما نگاه می کنه
[دختر]- بله اون عاشق منه
[من در حال نوازش شیلا]- متاسفم که ازش ترسیدم، من سگا رو دوست دارم ولی هیچوقت خودم سگ نداشتم
[دختر]- شیلا خیلی دختر خوبیه، تازگی ها چند تا عمل جراحی انجام داده ولی الان حالش خیلی بهتر شده، گاهی وقتا بلند پارس می کنه و مردم اینو دوست ندارن و می گن سگت دیوونه است، ولی این واقعیت نداره، اون فقط خیلی انرژی داره و بازیگوشه، خیلی وقتا از اینکه من چیزی دستم می گیرم و حمل می کنم ناراحت می شه ودلش می خواد کمک کنه و باید یه چیزی بدم که بیاره، وقتی هنوز با پدر و مادرم زندگی می کردم شیلا هر روز صبح روزنامه رو برای پدرم می برد
[من در حال نوازش شیلا]- از آشنایی با تو و شیلا خیلی خوشحال شدم، ایستگاه بعدی باید پیاده شم
[دختر]- منم خوشحال شدم، من با این خط زیاد رفت و آمد می کنم، ممکنه بازم همو ببینیم
[من]- خدا حافظ، بای بای شیلا
[دختر]- شیلا تو هم بای بای بگو، بای بای بگو

و در اینجا سگ دستشو بالا آورد و با هم صمیمانه دست دادیم

۳ نظر:

ناشناس گفت...

چه باحااااال!

leila گفت...

salam.khoobi.mishe adrese emaile yahooto baram bezari?rasti midooni ke man leila joon hastam.

leila گفت...

yadam raft begam kheili ashenayee ba ye sage jalebe.va dast dadan ba oon.manam sagha ro kheili doost daram.rasti mage eide kristmast shode?mage avale dey mah nist?