۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۰, یکشنبه

(عکس: گوتنبرگ، پارک اسلوتس کوگن، 10 می)

امروز متوجه شدم که محل پارک دوچرخه می تونه تاثیر خیلی زیادی روی مسائل اقتصادی، اجتماعی، عاطفی و خانوادگی آدم بذاره، البته اگه اونقدر خوش شانس باشید که شما هم از طرف خوشتون بیاد.

ماجراجویی های من در آشپزی همچنان ادامه داره، از ترکیب میگو و گوشت خرچنگ با انواع غذاهای ایرانی بگیرید تا ترکیب سبزیجات خشکی که مامان داده با ماهی لاکس و تخم مرغ و پنیر. امروز تصمیم گرفتم یه چیزی بسازم گه با عدس پلو بشه خورد چون اصلا کشمش رو توی غذا دوست ندارم، این دفعه زیاد بد نشد: گوشت چرخ کرده، پیاز، کره، یه عالم زرشک، سرکه و شکر!
قیافه بعضی از دوستامو می تونم تصور کنم که با خوندن این دستور پخت چطور تو هم رفته :)

توی این شهر قشنگ دیروز یه پسر بیست ساله که پدر و مادرش ایرانی بودن خود کشی کرده، چند ماه پیش هم یه دختر بیست ساله که هم اسم من بود توسط دوست پسرش با یه شمشیر سامورایی یه قتل رسید، گاهی وقتا احساس می کنم نکنه زیادی دارم اینجا رو مثبت نشون میدم، راستشو بخواین عکسای قشنگی که می گیرم اصلا دلیل نمی شه که اینجا بهشته، من از ایران هم یه عالمه عکس های قشنگ گرفتم. حالا این دوتا موردی هم که گفتم دلیل نمی شه که اینجا بد باشه، واقعیت اینه که اینجا خوبی هاش تمام اون چیزایی یه که ما تو ایران کم داریم و بدی هاش بعضی از اون چیزایی یه که ما تو ایران داریمشون. خیلی موضوع مفصلی یه و اینجا نمی شه بازش کرد. فقط خلاصه بگم که به عنوان یه تجربه یکی دوساله می تونه خیلی خوب باشه، برای مهاجرت و موندن و یه عمر زندگی برای ما ایرانی ها (اکثرمون) خوب نیست، خب این نظر منه و ممکنه دوستان جور دیگه ای فکر کنن.

بعضی از بچه ها اینجا که میان خیلی جوگیر می شن و همه چی رو با دیده تقدیر و تحسین نگاه می کنن و خوبی های خودمونو به کل از یاد می برن!

من بدی ها مون رو هم از یاد نبردم، از الان عزا گرفتم که وقتی بر می گردم ایران نگاه های حریص و ناپاک و متلک های خیابون و آزار و اذیت های توی تاکسی و هزار تا درد و مرض دیگه رو چه جوری باید باهاش کنار بیام. ولی این دلیل نمی شه که به همه چی پشت پا بزنم، ایران وطنمه، دوسش دارم، مال منه، هیچ احمق دیوونه ای هم نمی تونه با سیاست های موزی و فشار و ارعاب منو از اون دور کنه، زنده باد ایران!

چه نطقی کردم :)

****
من عاشق بهارم
عاشق من بهارم
من بهار عاشقم
بهار من عاشقم
عاشق بهار منم
بهار عاشق منم

چیزی از قلم نیقتاد؟

۳ نظر:

گیتا گفت...

امیدوارم تو این مدت روش برخورد بامزاحمین را یادت نرفته باشه.

ناشناس گفت...

از 3 فاکتوریل استفاده کردی اما می تونستی 4 فاکتوریلش کنی:دی این طوری:
من عاشقم بهار
منم عاشق بهار
عاشقم من بهار
عاشق منم بهار
منم بهار عاشق
من بهارم عاشق
بهارم من عاشق
بهار منم عاشق
عاشق بهارم من
بهار عاشقم من

:دی

در مورد حرف های اولت هم به قول خودت جای بحث زیاده و این جا محدود

شیرین گفت...

چقدر این پستت قشنگ بود
حس همزادپنداری بهم داد

شاد باشی