۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه


(عکس: خیابان اوه نین، گوتنبرگ)

سوئدی ها چند تا رسم جالب در باره کار دارن، یکی اینه که یه بار صبح و یه بار عصر وسط کار تعطیل می کنن و یه جا دور هم می شینن، قهوه می خورن، خستگی در می کنن و حرف می زنن. اینو بهش می گن فیکا.
یه رسم جالب دیگه اینه که جمعه عصر با دوستا یا همکارا یا همکلاسی ها قرار Afterwork می ذارن به یکی از پاب یا بارهایی که این برنامه رو دارن می رن، اونجا یه آبجو یا مشروب می خرن و می تونن از بوفه غذا به صورت رایگان استفاده کنن.
معمولا از ساعت 5 عصر تا 8 شب برنامه Afterwork هست. خب بعدش اگه بخوان دور هم باشن و گپ بزنن همونجا مشروب بعدی و بعدی و بعدی ... رو هم سفارش می دن و البته سوئدی ها آدم های کم حرف و آرومی هستن و معروف هستن به اینکه وقتی مست می شن زبونشون باز می شه و حرف می زنن! خب حالا این جوونا اگه هنوز انرژی شون کامل تخلیه نشده باشه می رن یه پاب موردعلاقه شون و تا ساعت 3 صبح می رقصن. شب های شنبه و یکشنیه ماشین های پلیس، اتوبوس و تاکسی و آمبولانس همه تو مرکز شهر آماده هستن تا به مردم کمک کنن.

ماجرای یه افترورک جالب با یه سری آدمایی که دوستم معرفی کرده بود و اولین بار بود که می دیدمشون:

[فیروزه، پزشک، 40 ساله] قیافه شما برام خیلی آشناست فکر کنم یه جایی دیدمتون
[من] زیاد فکر خودتونو مشغول نکنید، مشکل از منه همه به من اینو می گن، دیگه عادت کردم
...
نیم ساعت یعد آلبرتو هم رسید
[آلبرتو، پزشک ایتالیایی، 35 ساله در حالی که به چهره من خیره شده بود] چقدر چهره شما آشناست. من حتما شما رو دیدم
[من] نیم ساعت پیش فیروزه هم همینو می گفت ولی فکر کنم قیافه من باعث می شه دیگران فکر کنن منو دیدن
[آلبرتو با اشاره به بهزاد] ببین من مطمئنم که اونو تا حالا ندیدم اما شما رو دیدم...
...
[فیروزه] اگه خواستی به زیون فارسی فحش بدی می تونی بگی خر، البته نمی دونم چرا همیشه فحش ها رو یاد می دن اول
[آلبرتو] خب این یعنی چی؟
[بهزاد، پزشک 40 ساله] اسم یه حیوونه همون دانکی! یه چیزی تو مایه های احمق!
[آلبرتو] حالا اگه بخواین یه حرف خیلی بد بزنین که طرف داغون بشه چی می گین؟
[من] خب می شه گفت "نفهم" بعد اگه بخوای خیلی خیلی ناراحت بشه می تونی بگی "خر نفهم" (خودم مرده بودم از خنده)
...
و آلبرتو هم از فرهنگ و فحش های ایتالیایی گفت

:)

هیچ نظری موجود نیست: