۱۳۸۷ دی ۲۴, سه‌شنبه

Lund-Kopenhag

Dusseldorf-Paris

دوتا آلبوم از عکس های سفرم درست کردم که با کلیک روی این تصویرها می شه دیدشون.
***
یه وقتایی دل آدم بیخودی تنگ می شه، بدون دلیل و منطق. کم حوصله و بهانه گیر می شی، غذا خوردن و بیرون رفتن سخت می شه، دلت می خواد یه دریچه توی آسمون باز بشه و یه نیرویی تو رو بلند کنه و بفرسته اون پشت، درست پشت صحنه!
***
فاطی جونم امروز حسابی به یاد تو بودم، یاد یه روز سرد از دوسال پیش افتادم، اومده بودم شرکتتون، بهت گفتم که چیکار کردم، تو گفتی دیوونه چرا این کارو کردی، من بغض داشتم و تو هم، تلخ گریه کردیم...

۱ نظر:

ناشناس گفت...

هیییی... نبینم دلت گرفته آبجی؟؟؟