۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه

(عکس: شب یلدا 2008، دانشگاه چالمرز)

قند پارسی رو هر روز باید خورد، امروز مهمون من باشید:

محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفتمست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست
گفت مستی زان سبب افتان وخیزان می رویگفت جرم راه رفتن نیست ره هموار نیست
گفت می باید ترا تا خانه ی قاضی برمگفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست
گفت نزدیک است والی راسرای آنجا شویمگفت والی از کجا در خانه ی خمار نیست
گفت تا داروغه راگوییم درمسجد بخوابگفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت دیناری بده پنهان و خود را وارهانگفت کار شرع کار درهم و دینار نیست
گفت آگه نیستی کز سر در افتادت کلاهگفت در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
گفت می بسیار خوردی زان چنان بیخود شدی
گفت ای بیهوده گو حرف کم و بسیار نیست
گفت باید حد زند هوشیار مردم مست راگفت هشیاری بیار اینجا کسی هشیار نیست


شعر از پروین اعتصامی یه و گروه "مستان و همای" اجرای خیلی زیبایی از این شعر داره.

هیچ نظری موجود نیست: