۱۳۸۷ مهر ۲۳, سه‌شنبه


عکس: پارک هیسینگن، یکشنبه عصر 12 اکتبر
ایلکا پسر هلندی که تو دو تا پروژه با من همگروه بوده تا حالا چند بار در مورد دوستاش با من صحبت کرده بود. دو تا دختر که به کارای دستی علاقه دارن و من هم می تونستم تو جمعشون باشم و با هم کارای هنری انجام بدیم.
بالاخره دیروز تونستم باهاشون قرار بذارم. محل قرار خونه یکی از دخترا بود.

ایلکیه یه دختر هلندی 27 ساله است که دو تا حلقه از دماغش آویزونه و یه حلقه و یه نگین هم به لبش وصله.
آلوا هم دختر 25 ساله سوئدی یه. برای اولین بار احساس گردم تو یه جمع غیر ایرانی هستم :) و با زبون انگلیسی و سوئدی ارتباط برقرار می کردم.
ایلکیه با دوست پسرش که به قول خودش
fall in love
شده بودن زندگی می کنه، صخره نورده و عاشق چاپ روی پارچه و کاغذه، آلوا هم عاشق بافتنی یه و دستکش های نیمه تمومش رو که برای یه دوست توی کانادا می بافت آورده بود که تموم کنه.
رفتن پیش آدمایی که از یه فرهنگ دیگه هستن و تا حالا ندیدیشون خیلی کار آسونی نیست ولی من دلم می خواست همچین دوستانی داشته باشم. این دوتا دختر واقعاً ماه بودن و اگه اینا رو نمی دیدم باورم نمی شد که دخترای اروپایی هم از جنس ما هستن با احساسات و علایق شبیه به ما.

Be Eelkje goftam esmet manish chie, goft "It means Noble" behesh goftam ke esme man ham hamin mani ro mide, har do moon koli zogh kardim. pesare dasht too otaghe dige TV tamasha mikard va ma 3 ta dashtim too Ashpazkhoone ghaza mipokhtim o mikhordim o harf mizadim o karaye dasti moon ro anjam midadim.
Ye nokteye jaleb ke dishab fahmidam ine ke raveshe zarf shostane ma kheili gheyre behine ast, in Holandie goft man zarfa ro mirizam too sink va oono por az aab o kaf mikonam va bad az ye modat zarfa ro dar myaram va khoshk mikonam, goft hatta aab ham nemikesham, manam goftam "Ok and that hasn't killed anybody yet!" khob shayad bazi vaghta beshe ye khorde az keyfyate bazi kara zad va sarfe jooyi dar vaght o manabe kard.
:)

هیچ نظری موجود نیست: